روز پنجشنبه، OpenAI یک پخش زنده برگزار کرد تا مدل جدید GPT-4.5 را معرفی کند. مهمترین نکته دربارهی این بهروزرسانی این است که GPT-4.5 یک مدل پیشرفته (Frontier Model) محسوب نمیشود. این یعنی انتظار نمیرود که سریعتر باشد یا عملکرد بهتری نسبت به 01، 03-mini یا ویژگی جدید Deep Research شرکت OpenAI داشته باشد.
بااینحال، OpenAI ادعا میکند که GPT-4.5 "دانشآموزترین مدل" این شرکت تا به امروز است. این مدل به مقدار بسیار زیادی قدرت محاسباتی نیاز دارد. سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، آن را "مدلی عظیم و پرهزینه" توصیف کرده است. به همین دلیل، در حال حاضر فقط کاربران Pro به آن دسترسی دارند، اما OpenAI اعلام کرده که بهزودی برای کاربران Plus نیز عرضه خواهد شد.
بااینحال، جالبترین ویژگی GPT-4.5 این است که OpenAI ادعا میکند این مدل دارای "هوش هیجانی بهبودیافته" است. شاید این عبارت برای یک کامپیوتر عجیب به نظر برسد، اما در واقع نکتهی بسیار مهمی محسوب میشود.
سم آلتمن در پستی در X توضیح داد:
"این اولین مدلی است که برای من شبیه صحبت کردن با یک فرد متفکر به نظر میرسد. چندین بار اتفاق افتاده که روی صندلیام تکیه دادهام و از دریافت یک توصیهی واقعاً خوب از یک هوش مصنوعی شگفتزده شدهام."
تعامل با چتباتها همیشه شبیه صحبت کردن با یک کامپیوتر بوده است. در بسیاری از موارد، این تجربه چندان طبیعی نیست و چتباتها اغلب در درک لحن گفتار مشکل دارند.
طبق اسناد منتشرشده توسط OpenAI، تعامل با GPT-4.5 "طبیعیتر" احساس میشود و این ویژگی را به "هوش هیجانی بهبودیافته" آن نسبت دادهاند.
در ارائهی زنده، OpenAI توضیح داد که مکالمات با GPT-4.5 "گرمتر، شهودیتر و از نظر احساسی ظریفتر" هستند. حتی اگر کامپیوترها احساسات واقعی نداشته باشند، میتوانند تشخیص دهند که در موقعیتهای احساسی چه واکنشی مناسب است—و این دقیقاً همان چیزی است که هوش هیجانی را تعریف میکند. هوش هیجانی یعنی شناخت واکنشهای احساسی خود و تصمیمگیری درست بر اساس موقعیت، به جای اینکه اجازه دهید احساسات کنترل شما را در دست بگیرند.
همانطور که همکارم جاستین باریسو میگوید:
"هوش هیجانی یعنی اینکه احساسات را در خدمت خود درآورید، نه اینکه بگذارید بر علیه شما عمل کنند."
به همین دلیل، تصمیم OpenAI برای بهبود این ویژگی در ChatGPT منطقی است. اگر قرار باشد افراد مدتزمان زیادی را با یک مدل زبانی تعامل داشته باشند، این تجربه باید طبیعی و روان باشد. هرچه بیشتر حس کنید که در حال صحبت با یک فرد واقعی هستید، تجربهی کاربری بهتری خواهید داشت.
در واقع، میتوان گفت که هوش هیجانی حتی از داشتن دانش وسیع یا توانایی استدلال منطقی مهمتر است. البته داشتن اطلاعات زیاد و قدرت تحلیل قوی در مواقعی که نیاز به خلاصهسازی دادههای گسترده، پاسخ به پرسشهای پیچیده یا حل مسائل کدنویسی باشد، مفید است. اما تجربهی کلی کاربر را نباید دستکم گرفت.
تعامل با کامپیوترها به این شکل، برای تقریباً همه یک تجربهی جدید محسوب میشود. از زمان انتشار ChatGPT فقط کمی بیش از دو سال گذشته است، بنابراین هنوز برای بسیاری از مردم یک تجربهی جدید و حتی عجیب است. چتباتها در ارائهی اطلاعات عملکرد بسیار خوبی دارند، اما همیشه بهدرستی درک نمیکنند که کاربر واقعاً به چه چیزی نیاز دارد. هرچقدر این مدلها قابلیتهای بیشتری پیدا کنند، کاربران بیشتری جذب خواهند شد. و هرچه تعامل با آنها طبیعیتر باشد، استفاده از آنها راحتتر خواهد شد.
OpenAI در بیانیهی خود اعلام کرد:
"تستکنندگان داخلی گزارش دادهاند که GPT-4.5 گرم، شهودی و طبیعی است. هنگام مواجهه با درخواستهای احساسی، میداند که چه زمانی مشاوره دهد، چگونه عصبانیت را کاهش دهد یا صرفاً به کاربر گوش دهد. GPT-4.5 همچنین شهود زیباییشناسی و خلاقیت قویتری نشان میدهد و در کمک به نوشتن خلاقانه و طراحی عملکرد بسیار خوبی دارد."
یکی دیگر از نکات کلیدی در بیانیهی خبری OpenAI این بود که هدف نهایی این است که کاربران هنگام استفاده از هوش مصنوعی، کمتر متوجه حضور آن شوند و همهچیز یکپارچه و بدون اصطکاک عمل کند:
"در آینده، ما روی سادهسازی تجربهی کاربری کار خواهیم کرد تا هوش مصنوعی برای شما 'بدون نیاز به تنظیمات خاص' کار کند."
این اشاره به این موضوع دارد که در حال حاضر، کاربران هنگام ارسال یک درخواست (پرامپت)، بین چندین مدل مختلف باید انتخاب کنند. اما در آینده، فقط کافی است متن خود را وارد کنید و ChatGPT بهطور خودکار تشخیص خواهد داد که از کدام مدل استفاده کند.
در نهایت، این هدف اصلی است—ایجاد کامپیوتری که بتوانید مانند یک انسان با آن تعامل کنید. کاهش هرچه بیشتر اصطکاک در این فرآیند باعث میشود که کاربر بدون فکر کردن به پیچیدگیهای فنی، بهسادگی از آن استفاده کند. و شاید "هوش هیجانی مصنوعی" همان ویژگی کلیدی باشد که این اتفاق را ممکن میسازد.